محروم آریاپناهی آدمک

ساخت وبلاگ

چنان در زندگی جاری که عاری باشدم خاری

عقاید وآنچنان مبهم چو مبهوتی به سرشاری

هوا را نم نم باران به پاکی زان سیه ابری

که دارد در دلش دردو نباشد درک غمخواری

در این جنگل که ره پیچان بود از غم سراسر هم

چه باشد در سفر  راهی خطر را چون اثر باری

نوازش کی کند مرحم ز درد از زخم هجرانی

که دوری را کند پتکی زند بر سر چو بیماری

به باور ها که دردم را کند هر لحظه بر معنا

چه باید در گذر جریان از آن رودی که آن جاری

دمک دردا که هجران را نشد وصلی که می خواهی

وصال آن لحظه ی معلوم که در دل آرزو داری 

وبلاگ اندیشه نو...
ما را در سایت وبلاگ اندیشه نو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadi1339a بازدید : 159 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 5:50